# پرسش مهر18
# تحمل افکار دیگران
# رعایت ادب در مدرسه
گام اوّل: هرچه قدر هم که به صحّت گفته خود اطمینان دارید، قبل از اینکه حرفی بزنید، خوب فکر کنید. اگر احساس می کنید
هیچ نقطه مشترکی از نظر فکری با نفر مقابل خود ندارید، بازهم در نهایت ادب و متانت تعامل کنید.
گام دوّم: سعی کنید با وی همفکری کنید یا حدّاقل به نوعی وانمود کنید که او را درک می کنید.
خود را جای دیگری بگذارید. با خود بگویید: “اگر من افکار او را داشتم، زندگی و دنیای من چه فرقی داشت و چطور بود؟
با ادای این جمله در ذهن خود، می توانید افکار، احساسات و اعمال وی را بهتر درک کنید.
# ملاک های کلی اخلاق در اجتماع
# راه های ارتباط اجتماعی بهتر
# احترام متقابل
.
برای ارزیابی فعالیت های اجتماعی، باید اصولی را در نظر بگیریم که مبتنی بر بینش عقلانی و توجه به واقعیاتی باشد که در زندگی اجتماعی وجود دارد؛ این اصول عبارتند از: عدل و قسط، احسان، تقدم مصالح معنوی بر منافع مادی. عقل، زندگی اجتماعی را فقط وسیله ای برای آن که فرد به کمال خویش دست یابد، نمی داند، بلکه آن را مقدمه ای برای تکامل همه افراد می داند. مقتضای حکم عقل آن است که هر فردی به اندازه ای که در زندگی اجتماعی و تحصیل مصالح جامعه مؤثر است، به همان اندازه هم از نتایج کار و نتایج زندگی اجتماعی بهره مند می شود. و این همان اصل عدل است.
#آیات اخلاقی قران
#اخلاق در قران
چکیده:
بسیاری از آیات قرآن کریم مشتمل بر مضامینی اخلاقی بوده که اگرچه بر اساس مصالح و مفاسد نفس الامری وضع شده، ولیکن از آنجا که گزارهها و مفاهیمی متعدد و متنوع را در خصوص رفتار انسانی و علائق و خواستههای او بیان می کند، لذا باعث شده برخی در کتب و تفاسیر اخلاقی خود، برداشتهای مختلفی از یک آیه ارائه کرده و این آیات را «منطقهالفراغ» دین اسلام معرفی کنند. این نوع نگاه، پرسشهای مهمی را به دنبال دارد که؛ علت بیان پراکنده این گزارههای اخلاقی چیست؟، چه نظامی بر این آیات حاکم است؟ و جایگاه این نظام در مجموعه نظام معارف اسلامی چیست؟ در این مقاله تلاش شده تا اولاً؛ رابطه میان آیات اخلاقی قرآن و نظام معارف اسلامی تبیین شده، و ثانیاً؛ نظام حاکم بر این آیات و جایگاه آن در تحول و تکامل دین اسلام، ترسیم گردد. بدین منظور، از روش «تحلیل محتوا» برای استخراج، طبقه بندی و مقوله بندی گزارههای اخلاقی استفاده شده تا در مرحله اول؛ اصول و مبانی حاکم بر ساختار این نظام اخلاقی استخراج، و در مرحله دوم؛ مؤلفههای آن بر مبنای منابع اصیل و ثقه اسلامی، مورد سنجش قرار گیرند. رهآورد استفاده از این روش، ارائه مُدلی جامع جهت اثبات وجود نظامی جامع بر معارف اخلاقی قرآن و کارآمدی این نظام در رشد و هدایت افراد و جوامع بشری است
برخورد منطقی با آرامش ذهنی در مقابل نظرات مخالف با ما یک مهارت شگفت انگیز است که باید آنرا کسب کنید.
مغز بشر در مقابله با نظرات متضاد با نظر خودش، میتواند به مرز انفجار برسد! تأثیری که فرگشت روی انسان گذاشته است، باعث شده هروقت احساس میکنیم خطری ما را تهدید میکند، به فکر محافظت از خودمان باشیم.
درست است که مثل بز شاخ نمیزنیم یا مثل خرگوش فرار نمیکنیم، اما عکسالعملهای دفاعی ما هم به همان اندازه خودکار و غریزی ست. در دوطرف مغز، پشت کرهی چشم و اعصاب بینایی، غدد آمیگدال (Amygdala) قرار دارند. دکتر بسل ون در کلک (Dr. Bessel Van Der Kolk) در کتاب The Body Keeps The Score به آمیگدال لقب آژیر خطر را داده و آن را مسئول تشخیص ترس و آمادهسازی بدن برای مقابله با آن میداند.
خوش اخلاق به کسی گفته میشود که با گشادهرویى، زبانی ملایم و برخوردی شاد و محبتآمیز با مردم روبرو میشود، و در هر شرایطی این توانایی را دارد که با خوشرویى برخورد کند. برای اخلاق معانی متفاوتی ارائه شده است که البته اغلب آنها در یک راستا بوده و منافاتی با یک دیگر ندارند. اما در یک جملهی کوتاه، میتوان گفت: "اخلاق یعنی موضعگیری"، و البته مواضعی که منطبق و نشأت گرفته از «خُلق» آدمی است و «خُلق» به صفات، مواضع و جهتگیریهایی میگویند که "ملکه" انسان شده است، خواه این ملکات فضایل باشند و خواه رذایل
# پرسش مهر18
# تحمل افکار دیگران
# رعایت ادب در مدرسه
گام اوّل: هرچه قدر هم که به صحّت گفته خود اطمینان دارید، قبل از اینکه حرفی بزنید، خوب فکر کنید. اگر احساس می کنید
هیچ نقطه مشترکی از نظر فکری با نفر مقابل خود ندارید، بازهم در نهایت ادب و متانت تعامل کنید.
گام دوّم: سعی کنید با وی همفکری کنید یا حدّاقل به نوعی وانمود کنید که او را درک می کنید.
خود را جای دیگری بگذارید. با خود بگویید: “اگر من افکار او را داشتم، زندگی و دنیای من چه فرقی داشت و چطور بود؟
با ادای این جمله در ذهن خود، می توانید افکار، احساسات و اعمال وی را بهتر درک کنید.
# ملاک های کلی اخلاق در اجتماع
# راه های ارتباط اجتماعی بهتر
# احترام متقابل
.
برای ارزیابی فعالیت های اجتماعی، باید اصولی را در نظر بگیریم که مبتنی بر بینش عقلانی و توجه به واقعیاتی باشد که در زندگی اجتماعی وجود دارد؛ این اصول عبارتند از: عدل و قسط، احسان، تقدم مصالح معنوی بر منافع مادی. عقل، زندگی اجتماعی را فقط وسیله ای برای آن که فرد به کمال خویش دست یابد، نمی داند، بلکه آن را مقدمه ای برای تکامل همه افراد می داند. مقتضای حکم عقل آن است که هر فردی به اندازه ای که در زندگی اجتماعی و تحصیل مصالح جامعه مؤثر است، به همان اندازه هم از نتایج کار و نتایج زندگی اجتماعی بهره مند می شود. و این همان اصل عدل است.
#آیات اخلاقی قران
#اخلاق در قران
چکیده:
بسیاری از آیات قرآن کریم مشتمل بر مضامینی اخلاقی بوده که اگرچه بر اساس مصالح و مفاسد نفس الامری وضع شده، ولیکن از آنجا که گزارهها و مفاهیمی متعدد و متنوع را در خصوص رفتار انسانی و علائق و خواستههای او بیان می کند، لذا باعث شده برخی در کتب و تفاسیر اخلاقی خود، برداشتهای مختلفی از یک آیه ارائه کرده و این آیات را «منطقهالفراغ» دین اسلام معرفی کنند. این نوع نگاه، پرسشهای مهمی را به دنبال دارد که؛ علت بیان پراکنده این گزارههای اخلاقی چیست؟، چه نظامی بر این آیات حاکم است؟ و جایگاه این نظام در مجموعه نظام معارف اسلامی چیست؟ در این مقاله تلاش شده تا اولاً؛ رابطه میان آیات اخلاقی قرآن و نظام معارف اسلامی تبیین شده، و ثانیاً؛ نظام حاکم بر این آیات و جایگاه آن در تحول و تکامل دین اسلام، ترسیم گردد. بدین منظور، از روش «تحلیل محتوا» برای استخراج، طبقه بندی و مقوله بندی گزارههای اخلاقی استفاده شده تا در مرحله اول؛ اصول و مبانی حاکم بر ساختار این نظام اخلاقی استخراج، و در مرحله دوم؛ مؤلفههای آن بر مبنای منابع اصیل و ثقه اسلامی، مورد سنجش قرار گیرند. رهآورد استفاده از این روش، ارائه مُدلی جامع جهت اثبات وجود نظامی جامع بر معارف اخلاقی قرآن و کارآمدی این نظام در رشد و هدایت افراد و جوامع بشری است
یکی از شاخصه های پر اهمیت در پیشرفت اسلام اخلاق نیک و کلام دلاویز و پرجاذبه پیامبر اکرم (ص) با انسان ها بود، این خلق نیکوتا بدان حدی بود که معروف شد سه چیز در پیشرفت اسلام نقش به سزایی داشت: 1- اخلاق پیامبر (ص) 2- شمشیر و مجاهدات حضرت علی (ع) 3- انفاق ثروت حضرت خدیجه (س) در قرآن مجید، به نقش اخلاق پیامبر (ص) در پیشرفت اسلام و جذب دل ها تصریح شده است، آن جا که می خوانیم: «فبما رحمة من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم و استغفر لهم و شاورهم فی الامر; ای رسول ما! به خاطر لطف ورحمتی که از جانب خدا، شامل حال تو شده، با مردم مهربان گشته ای، و اگر خشن و سنگدل بودی، مردم از دور تو پراکنده می شدند، پس آن ها را ببخش، و برای آن ها طلب آمرزش کن، و درکارها با آن ها م فرما.» از این آیه استفاده می شود
انسان از منظر قرآن، مسافرى است رهسپار لقاى خداوند سبحان: « یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِیهِ » و در این سیر، عوالمى را پیموده تا سرانجام به عالم طبیعت و نشئه دنیا، که در بیان عارفان به کشف کن کاخ با عظمت آفرینش تعبیر شده، رسیده است: « لَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ فِى أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ «5» ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ » و عوالمى را پیش رو دارد تا به لقاى مهر و جمال یا قهر و جلال حضرت حق راه یابد.
جوادی آملی
سالک، که در این سفر، سیر به سوى مکانات برتر را طلب مى کند، به ره توشه اى علمى نیازمند است او باید موانع نظرى و عملى سیر و سلوک الى الله را به خوبى بشناسد و با راه هاى مانع زدایى و مراحل این سیر آشنا شود و چون مجموعه این شناخت ها را علم اخلاق بر عهده دارد و علم اخلاق نیز، خود داراى مبادى خاصى است، پیش از هر چیز، باید با مبادى اخلاق آشنا شود. این مبادى، که اکنون به فلسفه اخلاق موسوم شده کاوش هاى علمى اخلاق شناسانه اى است که از بیرون به این علم مى نگرد
ما فقط مأمور به آوردن دلیل برای مدعاهای خود و شنیدن استدلالهای مخالفان خویش و بررسی، ارزیابی و نقد آنها هستیم. آیتالله العظمی سید کمال حیدری به تازگی مصاحبهای با شبکۀ اجتهاد در مورد «روش مواجهۀ با افکار مخالفان از دیدگاه قرآن» کرده است که متن این مصاحبه در ادامه آمده است.
طرح مسئله
مسئله این است که منطق یک شیعه در مواجهۀ با مخالفان، اعم از اهل سنّت و حتی معتقدان به سایر ادیان الهی مثل مسیحیت و یهودیت، و حتّی بالاتر از آن، در برخورد با پیروان ادیان غیر الهی مثل بودائیان و افراد بیدین و مخالف مذهب، چگونه باید باشد؟ به عبارت دیگر، آیا از منظر قرآن، ما مجازیم هر کسی که مخالف برداشت ما از دین است را کافر، بیدین و فاسق بخوانیم و حکم به جهنمی بودن او کنیم؟! آیا ما حق داریم به مخالفان خود فحش و ناسزا بدهیم و پا را از دایرۀ ادب و احترام فراتر بگذاریم، تنها به خاطر اینکه او مثل ما فکر نمیکند و فهمش از آیات و روایات (بنا بر مبانی و دلایلی که برای خود دارد) به گونهای دیگر است؟!
فن بیان و سخنرانی چیزهایی نیستند که این روزها مد شده باشد! برخلاف تصور بعضیها که فکر میکنند چند سالی بیشتر نیست که آدمها برای به کرسی نشاندن حرفشان خوب صحبت کردن را آموختهاند، اهمیت نفود کلام از همان روزهای اول که بشر به توانایی حرف زدن دست یافت، احساس شد.
هرچند سخنرانی به همان سرعت به مفهومی که امروز میشناسیم تبدیل نشد. اولین کتابی که با جزئیات درمورد سخنرانی و آموزش آن پرداخته است به ۴۵۰۰ سال پیش برمیگردد. البته بیشتر تکنیکهایی که امروزه درمورد هنر نفوذ کلام و قانع کردن دیگران میدانیم به ارسطو، فیلسوف یونانی قرن سوم پیش از میلاد برمیگردد. نکتهی جالب در آموزشهای ارسطو این است که تاریخ انقضای آنها نگذشته است و سخنرانان معروفی مانند جان اف کندی و مارتین لوتر کینگ هم از تکنیکهای مشابهی برای افزایش نفوذ کلام خود استفاده میکردهاند و این نکات هنوز هم این روزها کاربرد دارند و قدیمی نشدهاند.
همه ی ما افرادی رو کنار خودمون داریم که نمیشه خیلی خوب باهاشون ارتباط برقرار کرد و اصولا به آن ها افراد غیرقابل تحمل گفته می شود. ممکنه دوستمون باشه، یا همکارمون، همسرمون یا یکی از والدینمون. شخصیت های خاص و سرسختی وجود دارند که خیلی باید تلاش کنیم ارتباط خوبی رو باهاشون برقرار کنیم و به جای اینکه سرخورده بشیم از ارتباطمون احساس رضایت کنیم.
پنج نوع شخصیت غیرقابل تحمل وجود داره که عمدتا نمیشه باهاشون کنار اومد ولی جودیت اورلوف، نویسنده و روانشناس راه هایی رو برای کنار اومدن با این افراد پیشنهاد داده بدون اینکه ارتباطمون به داد زدن، جر و بحث، دعوا و مرافعه یا در بهترین شرایط به اختلاف نظر ختم بشه.
نوع اول افراد غیرقابل تحمل :آدمای عصبی
آدمای عصبی هرموقع به مشکلی برمی خورند یا چیزی ناراحتشون می کنه سریعا تمام احساساتشون رو به شکل عصبانیت بروز می دند.
1-شمرده صحبت کنید
به گفته «کیت شوارتز» کارشناس در این زمینه، یکی از مهمترین مواردی که توسط آن می توانید وضوح پیام خود را بالاتر ببرید، شمرده صحبت کردن است. هنگامی که اشخاص در مورد آنچه می گویند نامطمئن و عصبی هستند، تمایل به سریع صحبت کردن دارند. شمرده تر صحبت کردن نه تنها باعث می شود که شنوندگان درک بهتری از گفته های شما داشته باشند، بلکه علائم اعتماد به نفس و خویشتن داری نیز در لحن شما نمود پیدا خواهد کرد.
معیارخوبی که برای شمرده صحبت کردن در نظر می گیرند: اگر یک شماره تلفن را قرائت کنید فرد شنونده شما قادر خواهد بود آن را بنویسد. سرعت صحبت کردن خود را با خواندن رشته طولانی از اعداد و نوشتن شان در هوا بسنجید. هرگاه توانستید تمام اعدادی که می خوانید را بنویسید، سرعتتان در حد مطلوبی قرار دارد. او اضافه می کند که این کار ریتم و آهنگ مناسبی به صحبت های شما می دهد.
رشد اخلاقي ،تحت تاثير ميزان علاقه ي کودک به معيارها و ارزشهاي معمول ، ارتباط بسياري با رشد و تکامل اجتماعي دارد . از سوي ديگر به رشد ديني و ميزان علاقه وي به آداب و رسوم و واکنشهاي او در مقابل خيرو شر وابسته است (باهنر ،1378 ، ص 51 )
مفهوم اخلاق در روانشناسي :
مفهوم اخلاق در روانشناسي به عنوان يکي از مفاهيم کليدي مي باشد .اين مفهوم به يک سلسله ارزشها و باورهاي دروني اطلاق مي شود که به عنوان يکي از عوامل مهار کننده عمل مي کند .به اين ترتيب وجدان از يک قضاوت ساده نسبت به درست و نادرست فراتر مي رود و به مقام تشخيص و به کار بستن اصول ، تکاليف و قوانين اخلاقي مي رسد .(کديور ، 1378 ، ص14).
مفاهيم اخلاقي :
مفاهيم اخلاقي در جوامع و محيط هاي مختلف ارزشهاي متفاوت دارد و حتي در يک اجتماع نيز مفاهيم اخلاقي در بين طبقات مختلف ارزشهاي متفاوتي دارد. جنسيت نيزدراين مورد مؤثراست ،به طوري که ارزشهاي اخلاقي ميان دو جنس زن و مرد متفاوت است . کودک در آغاز ارزشهاي اخلاقي را در خانواده مي آموزد و پس از ورود به اجتماع و قرار گرفتن در گروههاي مختلف با ارزشهاي گوناگون مواجه مي شود و همين امر اغلب او را دچار تضاد و دو دلي مي کند .درنتيجه گاهي اوقات ارزشهاي اخلاقي قبلي را تغيير مي دهد .مثلاً مفهومي را کودک در خانواده آموخته است و آن را خوب مي داند ،درحالي که همين مفهوم در گروه همسالان و در محيط آموزشگاه ارزش ديگري دارد (مقدم ، 1366 ، ص 32 ).
مقوله «احترام به خود» برای داشتن یک شخصیت قوی انسانی و متعادل، جایگاه بسیار عمیق و تعیین کننده ای دارد. اما به واقع از این موضوع چه تصوری در ذهن خود داریم؟ آیا این مقوله از جنس فکر و شناخت است یا احساس و یا حاصل تلفیق و کشاکش این دو. قطعا سرمنشا هراحساسی، همان تجربه های عینی و ذهنی است. بخصوص آنچه در کوچه، پس کوچه های دوران کودکی اتفاق افتاده است و در پستوخانه ذهن ما بدجوری جا خوش کرده است که خیلی به سختی می توان نقشش را کم رنگ کرد. احساس هایی که برآمده از همین تجربه هاست که باعث می شود بسیاری اوقات واقعیت ها را نه تنها مخدوش بلکه گاهی اساسا واژگونه ببینیم.
لحظه ای مکث کنید تا چند نکته منفی را که درباره خودتان گفته اید به یاد آورید، بیندیشید آنها به «احترام به خودتان »، چه شکلی بخشیده اند،آیا هیچ یک از این جمله ها حرف شما نیز هست؟«من آنقدر خنگم که نگو»«با این بد بیاری که من دارم،حتما شکست می خورم»«از خودم متنفرم».اگر ذهنتان را با اندیشه هایی چنین فرودست برنامه ریزی کنید، سطح «احترام به خودتان» همانجا باقی می ماند. شاید به طور خود آگاه متوجه نشوید که در طول روز چند بار ازاین جمله های منفی استفاده می کنید. اما با اندکی صرف وقت وخودآزمایی دقیق، می توانید از این شیوه تفکرتان که به صورت عادت درآمده، آگاه شوید.
اخلاق خوب یکی از عوامل موفقیت هر فردی در جامعه است. انسان های خشن و بد اخلاق تنها و بدون دوست می مانند. پیامبر اسلام، حضرت محمد صلی الله علیه و آله هدف از بعثت و رسالتش را تکمیل اخلاق و ارزش های انسانی می داند.
برخی از نکات اخلاقی که باید در مدرسه رعایت کرد:
1- رعایت نظم و انضباط
2-همکاری با اولیاء مدرسه
3-رعایت نظافت و بهداشت
4-برخورد مناسب به هم مدرسه ای ها
5-پرهیز از غیبت، تهمت و …
براساس آیه مذکور، اگر پیامبر اسلام، بداخلاق، تند خو و خشن بود؛ کسی اطراف ایشان جمع نمی شد و در جامعه تنها می ماند. ولی اخلاق فاضله پیامبر باعث شد که عرب جاهلی و بدور از هر نوع سواد و تمدن، جذب ایشان شود و برای اهداف ایشان، همه زندگیش را فدا کند. روزی یکی از آقایان که اهل حال بود در خدمت مرحوم آیت الله بهاء الدینی نشسته بود و گفت: آقا حالتی پیدا کرده ام که از اجتماع بدم می آید، می خواهم منزوی شوم.
کودک با ورود به مدرسه با سومین عامل مهم زندگی اش روبه رو می شود. که گاهی حتی تأثیرش از خانواده شدید تر و عمیق تر است. کودک اوقات نسبتا زیادی را در مدرسه و در کنار معلم سپری می کند. و معلم نفوذ زیادی در رشد شخصیت او دارد.او می تواند عامل سازندگی یا انحطاط اخلاقی در کودک باشد.او می تواند مشکلات و انحرافات اخلاقی ساخته اند، اصلاح و تربیت کند و یا بنای اخلاقی صحیحی که مادر و پدر برای فرزندشان پی ریزی نموده ویران نماید.
معلم از دو طریق می تواند به تربیت اخلاقی دانش آموزان بپردازد:
از لحاظ رفتاری ؛ یعنی با استفاده از نقش الگویی خودش، و دیگر از طریق آموزش.
البته اغلب مواردی که قبلا در مورد تأثیر مادر و پدر در تربیت اخلاقی مطرح نمودیم در مورد معلم نیز صادق است. که برای جلوگیری از تکرار از بیان مجدد آنها پرهیز می کنیم. و به بررسی مهم ترین عوامل تشکیل شخصیت توسط معلم؛ یعنی نقش الگویی و آموزشی او می پردازیم.
-نقش الگویی معلم .
رعایت احترام دیگران و بی احترامی به آنان آثار وضعی و تکلیفی و پاداش و کیفر خاصی دارد. خداوند برای این که انسان ها احترام یک دیگر را نگه دارند
افزون بر روش های تشویقی و بیان فواید و آثار آن می کوشد تا ازروش تهدید و تنبیه نیز بهره جوید از این روست که اهانت کنندگان و تحقیرکنندگان را به مجازاتی سخت در آخرت تهدید می کند تا به این روش هنجارهای اجتماعی را تقویت و تثبیت نماید.
قرآن می فرماید که اصولاً احترام گذاشتن به دیگری، پیش از آن که سودش به طرف مقابل برسد به خود فرد می رسد.
بی گمان کسی که به دیگری احترام می گذارد شخصیت و شاکله وجودی خود را نشان می دهد که از کمال سلامت برخوردار است و از سوی دیگر منفعت و سودش به خود فرد بازمی گردد و موجب می شود که دیگران به سوی وی گرایش بیش تری پیدا کرده و در کارها و مشکلات دستگیرش شوند. (حج آیه 30)
رعایت احترام دیگران و بی احترامی به آنان آثار وضعی و تکلیفی و پاداش و کیفر خاصی دارد. خداوند برای این که انسان ها احترام یک دیگر را نگه دارند افزون بر روش های تشویقی و بیان فواید و آثار آن می کوشد تا ازروش تهدید و تنبیه نیز بهره جوید از این روست که اهانت کنندگان و تحقیرکنندگان را به مجازاتی سخت در آخرت تهدید می کند تا به این روش هنجارهای اجتماعی را تقویت و تثبیت نماید.
قرآن می فرماید که اصولاً احترام گذاشتن به دیگری، پیش از آن که سودش به طرف مقابل برسد به خود فرد می رسد. بی گمان کسی که به دیگری احترام می گذارد شخصیت و شاکله وجودی خود را نشان می دهد که از کمال سلامت برخوردار است و از سوی دیگر منفعت و سودش به خود فرد بازمی گردد و موجب می شود که دیگران به سوی وی گرایش بیش تری پیدا کرده و در کارها و مشکلات دستگیرش شوند. (حج آیه 30)
براي نيل به موفقيت، و نفوذ در شاگردان، بايد روشهاي تعليم و تربيت، چه آنهائي كه علم به آن رسيده و چه آنهائي كه علم هنوز به آنها نرسيده ولي در كتاب هاي اخلاقي و روايي ما آمده است را مدنظر قرار بدهيم با توجه به اين مهم، معلم براي ارتباط برقرار كردن و نفوذ در شاگردان و در نتيجه، تأثيرگذاري بر آنها بايد به تقويت سه حوزه، در خود بپردازد.
اين سه حوزه عبارتند از:
حوزة اخلاقي و تربيتي
حوزة علم و دانش
حوزة فنون و مهارتهاي تدريس
هر يك از اين سه حوزه، درصدي از موفقيت را در ارتباط برقرار كردن و نفوذ در دانش آموزان در بردارد. اهتمام جدي به رعايت و تقويت اين سه حوزه به ما در پيش برد اهدافمان كمك ميكند. البته شايد نتوان اين سه حوزه را دورنماي همة عوامل نفوذ دانست اما مي توان گفت كه اكثر اين عوامل را شامل مي شود. در ذيل، با ملاك قرار دادن اين سه حوزه، به بعضي از عوامل نفوذ در دانش آموزان و تأثيرگذاري بر آنها اشاره ميكنيم:
الف: حوزة اخلاق و رفتار اكثر عوامل تأ ثيرگذار،
در اين حوزه قرار دارند. به همين خاطر، تقويت اين حوزه براي نفوذ و تأثيرگذاري بسيار مهم است و بايد توجه بيشتري به آن شود. براي تقويت اين حوزه، بايد به تمام آنچه را كه در كتابهاي اخلاقي براي تربيت گفته اند عمل كنيم. البته متناسب با موقعيت زماني و مكاني و. در زير به تعدادي از آنها اشاره ميكنيم:
چرا در کنترل خشم ناتوانم؟
دلایل گوناگونی برای اثبات عدم کنترل خشم وجود دارد. دلایل ناتوانی در کنترل خشم در میان افراد متفاوت است و آمیزه ای است از موارد گوناگون.
شاید خشمگین شدن تان در خانه، مدرسه و رویارویی با همسایگان نشانه عدم توانایی در کنترل خشونت باشد.
دشواری کنترل خشم نشان دهنده نیاموختن روش های ارتباط برقرار کردن با احساسات درونی است. عدم کنترل و مدیریت خشم، سبب می شود روش های کنترل و مدیریت خشم را بیاموزید.
چرا باید خشم را کنترل کنم؟
حتی در دوران جوانی، عدم کنترل خشم، به سبب ارتباط تنگاتنگ جسم و روح، می تواند مشکلات جسمی جدی ایجاد کند. ابتلا به اضطراب می تواند سبب ابتلا به بیماری های قلب و عروق، فشار خون بالا، مشکلات گوارشی، درد مزمن پشت، افسردگی، اختلال غذا خوردن، مصرف و اعتیاد به مواد مخدر، الکل و خودکشی شود.
نوجوانان و جوانانی که در کنترل خشم ناتوانند، روابط دوستانه متفاوتی دارند، بیشتر از همسالانشان به راه های نادرست کشیده می شوند و نمرات انضباط پایینی در مدرسه می گیرند. اگر به این مرحله نرسیده اید خوش شانسید. درنگ نکنید. اکنون زمان مناسبی برای آموختن روش های کنترل خشم و پیشگیری از بروز مشکلات آتی است.
قدرت ادب ، نزاکت و احترام به دیگران رعـایـت ادب و مـــراعات حقوق دیگران از جمله مواردی هستند که به راحتی می توانند قدرت فــردی شما را افزایش دهند. همه ما دوست داریم که دیگران ما را صمیمانه دوست بدارند، با ما درست رفتار کنند و بـرایـمـان ارزش و اهـمــــیت قائل شوند.
هر چقدر خودمان بیشتر با ملاحظه و متین باشیم دیگران نیز به همان روش با ما رفتار میکنند. به نظر من بهترین ت در احترام گذاشتن به دیگران خلاصه می شود و خودم به شخصه افتخار میکنم که برای این موضوع اهمیت بسیار زیادی قائل هستم.
این روزها رادیو و تلویزیون در جوامع غربی برای ادب و احترام ارزش زیادی قائل نمی شوند و آنرا از جمله موارد ایجاد عزت نفس نمی دانند.
در این کشورها بسیاری از فعالان صدا و سیما، مجریان، منتقدین، سخنگوهای رادیو، و نهایتاً کمدین ها صرفاً با خار کردن افراد دیگر و توهین و اهانت به آنها و تمسخر کردنشان باعث خنده دیگران شده و به این طریق به شهرت می رسند.
باید قبول کنیم که برخی از ورزشکاران نیز ادب خود را حفظ نمی کنند، حتی ادب در برخی از آگهی های بازرگانی نیز رعایت نمی شود و این امر یکی از مهمترین دلایلی است که من ترجیح می دهم تلویزیون تماشا نکنم.
نمی توان هیچ حسابی روی سلیقه افراد باز کرد؛ اما به هر حال در زندگی شخصی ادب، ملاحظه، و احترام همیشه بهترین انتخاب ها در زمان رفتار کردن با دیگران حساب می شوند. ادب و مراعات حقوق دیگران سبب می شود شما فرد قدرتمندی جلوه کنید.
ما دوست داریم که دیگران ما را صمیمانه دوست بدارند، با ما درست رفتار کنند و برایمان ارزش و اهمیت قائل شوند، اما در عین حال باید در نظر داشت که همه ما انسان هستیم و هیچ گاه نمی توانیم 100% کامل باشیم و این امکان وجود دارد که در برخوردهایمان با دیگران دچار خطا و یا اشتباه شویم. اما به هر حال هر چقدر به دیگران محبت کرده و با آنها مؤدبانه برخورد کنیم به همان میزان آنها به ما محبت کرده و ما را مورد احترام خود قرار می دهند.
به نظر می رسد
قوانین ادب و نزاکت، به دلیل خلق مدنیت ایجاد شده اند و ما به عنوان یک انسان، به شدت نیازمند مرز و محدوده هستیم. قوانینی که پیرامون رعایت ادب وضع می شوند ممکن است که برای ما تا حدودی محدودیت ایجاد نمایند
همه ی ما افرادی رو کنار خودمون داریم که نمیشه خیلی خوب باهاشون ارتباط برقرار کرد و اصولا به آن ها افراد غیرقابل تحمل گفته می شود. ممکنه دوستمون باشه، یا همکارمون، همسرمون یا یکی از والدینمون. شخصیت های خاص و سرسختی وجود دارند که خیلی باید تلاش کنیم ارتباط خوبی رو باهاشون برقرار کنیم و به جای اینکه سرخورده بشیم از ارتباطمون احساس رضایت کنیم.
پنج نوع شخصیت غیرقابل تحمل وجود داره که عمدتا نمیشه باهاشون کنار اومد ولی جودیت اورلوف، نویسنده و روانشناس راه هایی رو برای کنار اومدن با این افراد پیشنهاد داده بدون اینکه ارتباطمون به داد زدن، جر و بحث، دعوا و مرافعه یا در بهترین شرایط به اختلاف نظر ختم بشه.
نوع اول افراد غیرقابل تحمل :آدمای عصبی
آدمای عصبی هرموقع به مشکلی برمی خورند یا چیزی ناراحتشون می کنه سریعا تمام احساساتشون رو به شکل عصبانیت بروز می دند. این افراد احساس می کنند تمام چیزای اطرافشون تهدید کننده هستند به همین خاطر همیشه در حالت تدافعی اند و آماده اند تا دعوا راه بندازند. اگه باهاتون اختلاف نظر داشته باشند بهتون حمله می کنند، ازتون شدیدا انتقاد می کنند، بهتون اتهام می زنند یا تحقیرتون می کنند. همیشه این انتقاد و تحقیر با جیغ و داد همراه نیست. خیلی از افراد عصبی روش سکوت رو برای حمله شون انتخاب می کنند. چه طور باید با افراد عصبی رفتار کرد؟ این شرایط تحت کنترل شماست. هرچه همسرتون یا همکارتون عصبانی تر می شه شما باید آروم تر باشید. قبل از اینکه جواب حملاتش رو بدید نفس عمیق بکشید و تا ده بشمارید. اگه نمی تونید عصبانیتتون رو کنترل کنید اونقدر گفتگو رو تغییر بدید تا بتونید. لازم نیست هر حرفی رو که می زنند جواب بدید به حرفی که می خواید بزنید خوب فکر کنید تا حالت تدافعی یا تهاجمی نداشته باشه. وقتی کمی آروم تر شد بهش چیزی مثل این جمله بگید: “می دونم چرا این احساس رو داری. هر دوی ما به یه سری چیزای مشترک توجه می کنیم فقط من از یه دید دیگه بهش نگاه می کنم. فقط به حرفام گوش بده.” سعی کنید ببخشید و بخشنده باشید برای این منظور می توانید مقاله ی چگونه ببخشیم و چگونه دریافت کنیم را مطالعه نمایید.
فکر منفی چگونه روی مغزتان اثر میگذارد
پژوهشگران مجلهی کلینیکال سایکالوجی در پژوهشی تاثیرات نگرانی را روی انجام دادن یک وظیفه بررسی کردند. آنها از شرکتکنندهها خواستند اشیایی را در دو گروه مرتبکنند. آدمهایی که گزارش کردهبودند ۵۰درصد اوقات یا بیشتر نگران هستند، با بالا رفتن سطح دشواری وظیفهی مرتبسازی، اختلال چشمگیری در توانایی مرتبسازیشان نشان دادند.
این پژوهشگران در پژوهش بعدی توانستند نشان دهند این اختلال نتیجهی بالا رفتن میزان تفکر منفی است. وقتی مغز با وظایف پیچیده مواجه میشود، تفکر منفی به توانایی شما در پردازش اطلاعات و تفکر واضح آسیب میزند.
اگر نظر پژوهشگران درست باشد، تفکر منفی دربارهی مشکلاتتان نهتنها کمکی به حل آنها نمیکند، بلکه در واقع فکر کردن به یک راهحل مفید را برایتان دشوارتر میکند.
مطلب مرتبط: ۱۴راه دور کردن انرژی منفی از اطراف تان
آمیگدال و حافظه
اگر تمایل دارید نسبت به استرس واکنشی هیجانی نشان دهید، ممکن است علتاش تغییراتی باشد که تفکر منفی در مغزتان ایجاد کردهاست. آمیگدال تجربیات منفی را در مغز ذخیره میکند. همچنین، آمیگدال مسئول واکنش جنگ و گریز مغز است. کورتکس جلویی مغز واکنشهای ما را به عوامل استرسزا تعدیل میکند.
فردی که در اوضاعی استرسزا مثل ماندن در ترافیک است، بهطور معمول سطح تهدیدی را که متوجه امنیت او است ارزیابی میکند و محاسبه میکند که آن تهدید کمتر از سطح آزاردهندگی است و تا پایان ترافیک آرامش خود را حفظ میکند.
در مقابل، اگر یک فرد قبلا در معرض استرسی بودهاست که زندگیاش را تهدید کردهاست، و از اختلال استرس پس از سانحه رنج میبرد، ترافیک را به عنوان تهدیدی برای امنیتاش میبیند و طوری واکنش نشان میدهد که انگار مورد حمله قرار گرفتهاست. او نمیتواند تهدید حقیقی را از استرس درکشده تشخیص دهد و واکنشی هیجانی نشان میدهد.
قدرت ادب ، نزاکت و احترام به دیگران رعـایـت ادب و مـــراعات حقوق دیگران از جمله مواردی هستند که به راحتی می توانند قدرت فــردی شما را افزایش دهند. همه ما دوست داریم که دیگران ما را صمیمانه دوست بدارند، با ما درست رفتار کنند و بـرایـمـان ارزش و اهـمــــیت قائل شوند.
هر چقدر خودمان بیشتر با ملاحظه و متین باشیم دیگران نیز به همان روش با ما رفتار میکنند. به نظر من بهترین ت در احترام گذاشتن به دیگران خلاصه می شود و خودم به شخصه افتخار میکنم که برای این موضوع اهمیت بسیار زیادی قائل هستم.
این روزها رادیو و تلویزیون در جوامع غربی برای ادب و احترام ارزش زیادی قائل نمی شوند و آنرا از جمله موارد ایجاد عزت نفس نمی دانند.
در این کشورها بسیاری از فعالان صدا و سیما، مجریان، منتقدین، سخنگوهای رادیو، و نهایتاً کمدین ها صرفاً با خار کردن افراد دیگر و توهین و اهانت به آنها و تمسخر کردنشان باعث خنده دیگران شده و به این طریق به شهرت می رسند.
باید قبول کنیم که برخی از ورزشکاران نیز ادب خود را حفظ نمی کنند، حتی ادب در برخی از آگهی های بازرگانی نیز رعایت نمی شود و این امر یکی از مهمترین دلایلی است که من ترجیح می دهم تلویزیون تماشا نکنم.
نمی توان هیچ حسابی روی سلیقه افراد باز کرد؛ اما به هر حال در زندگی شخصی ادب، ملاحظه، و احترام همیشه بهترین انتخاب ها در زمان رفتار کردن با دیگران حساب می شوند. ادب و مراعات حقوق دیگران سبب می شود شما فرد قدرتمندی جلوه کنید.
ما دوست داریم که دیگران ما را صمیمانه دوست بدارند، با ما درست رفتار کنند و برایمان ارزش و اهمیت قائل شوند، اما در عین حال باید در نظر داشت که همه ما انسان هستیم و هیچ گاه نمی توانیم 100% کامل باشیم و این امکان وجود دارد که در برخوردهایمان با دیگران دچار خطا و یا اشتباه شویم. اما به هر حال هر چقدر به دیگران محبت کرده و با آنها مؤدبانه برخورد کنیم به همان میزان آنها به ما محبت کرده و ما را مورد احترام خود قرار می دهند.
به نظر می رسد
قوانین ادب و نزاکت، به دلیل خلق مدنیت ایجاد شده اند و ما به عنوان یک انسان، به شدت نیازمند مرز و محدوده هستیم. قوانینی که پیرامون رعایت ادب وضع می شوند ممکن است که برای ما تا حدودی محدودیت ایجاد نمایند
همه ی ما افرادی رو کنار خودمون داریم که نمیشه خیلی خوب باهاشون ارتباط برقرار کرد و اصولا به آن ها افراد غیرقابل تحمل گفته می شود. ممکنه دوستمون باشه، یا همکارمون، همسرمون یا یکی از والدینمون. شخصیت های خاص و سرسختی وجود دارند که خیلی باید تلاش کنیم ارتباط خوبی رو باهاشون برقرار کنیم و به جای اینکه سرخورده بشیم از ارتباطمون احساس رضایت کنیم.
پنج نوع شخصیت غیرقابل تحمل وجود داره که عمدتا نمیشه باهاشون کنار اومد ولی جودیت اورلوف، نویسنده و روانشناس راه هایی رو برای کنار اومدن با این افراد پیشنهاد داده بدون اینکه ارتباطمون به داد زدن، جر و بحث، دعوا و مرافعه یا در بهترین شرایط به اختلاف نظر ختم بشه.
نوع اول افراد غیرقابل تحمل :آدمای عصبی
آدمای عصبی هرموقع به مشکلی برمی خورند یا چیزی ناراحتشون می کنه سریعا تمام احساساتشون رو به شکل عصبانیت بروز می دند. این افراد احساس می کنند تمام چیزای اطرافشون تهدید کننده هستند به همین خاطر همیشه در حالت تدافعی اند و آماده اند تا دعوا راه بندازند. اگه باهاتون اختلاف نظر داشته باشند بهتون حمله می کنند، ازتون شدیدا انتقاد می کنند، بهتون اتهام می زنند یا تحقیرتون می کنند. همیشه این انتقاد و تحقیر با جیغ و داد همراه نیست. خیلی از افراد عصبی روش سکوت رو برای حمله شون انتخاب می کنند. چه طور باید با افراد عصبی رفتار کرد؟ این شرایط تحت کنترل شماست. هرچه همسرتون یا همکارتون عصبانی تر می شه شما باید آروم تر باشید. قبل از اینکه جواب حملاتش رو بدید نفس عمیق بکشید و تا ده بشمارید. اگه نمی تونید عصبانیتتون رو کنترل کنید اونقدر گفتگو رو تغییر بدید تا بتونید. لازم نیست هر حرفی رو که می زنند جواب بدید به حرفی که می خواید بزنید خوب فکر کنید تا حالت تدافعی یا تهاجمی نداشته باشه. وقتی کمی آروم تر شد بهش چیزی مثل این جمله بگید: “می دونم چرا این احساس رو داری. هر دوی ما به یه سری چیزای مشترک توجه می کنیم فقط من از یه دید دیگه بهش نگاه می کنم. فقط به حرفام گوش بده.” سعی کنید ببخشید و بخشنده باشید برای این منظور می توانید مقاله ی چگونه ببخشیم و چگونه دریافت کنیم را مطالعه نمایید.
رعایت ادب و نزاکت در برابر معلم از جمله وظایف بسیار مهم و اساسی نوجوان است.
او باید در مراحل مختلف، از آغاز ورود معلم به کلاس تا پایان ساعت کاری مدرسه در طول سال و حتی سال های بعد، مقام او را پاس دارد و از انجام هر کاری که با شأن و منزلت معلم ناسازگار است و به نحوی او را تضعیف و یا خدای ناکرده تحقیر می کند، خودداری نماید.
امور مورد نظر در این زمینه فراوان است. ما در این قسمت به برخی از آن ها اشاره می کنیم:
الف) حاضر شدن در کلاس درس پیش از حضور استاد و آماده شدن برای استقبال از او
ب) بلند شدن هنگام ورود استاد به کلاس و یا فرستادن صلوات
ج) مخاطب قرار دادن استاد با الفاظ مناسب; مانند:
شما، فرمودید، آق، استاد
د) آراستن ظاهر به هنگام ایستادن در مقابل معلم و یا گوش دادن به سخنان او و پرهیز از امور ناشایست; مانند: تکیه دادن، آستین ها را بالا زدن، انگشت در بینی کردن، دست زدن به پهلو هنگام ایستادن، به این سو و آن سو نگاه کردن هنگام گفت وگو با استاد، دهان باز کردن و خمیازه کشیدن، با دکمه های لباس بازی کردن، به صدا درآوردن انگشتان دست، پرت کردن آب دهان و یا بینی به بیرون، آروغ زدن و غیر آن
هـ) اجازه گرفتن برای ورود به جلسه خصوصی استاد
و) استفاده نکردن از کلمات تحقیرآمیز و متداول بین مردم
مانند: فهمیدی، چته، شنیدی، مرد حسابی
ز) صدا نکردن استاد از راه دور
هر انساني داراي خصلت يا رفتار و با عقيده و بعدي است كه شايسته ستايش و تمجيد است وظيفه ماست كه اين جنبه هاي خوب را بيابيم و او را به سبب داشتن آنها تمجيد نماييم .
و اگر هم قصد داريم به رد و اصلاح رفتار و افكار كسي بپردازيم بايد از راه مناسبي استفاده كنيم .
درابتدا بايد به جنبه هاي شخصيتي طرف مقابل تا حدودي آگاه شويم ظرفيت او را بسنجيم و آرام آرام او را به اشتباهي آگاه سازيم و در صورت نياز راه مناسب را به او پيشنهاد كنيم .
در اينجاست كه او را از قصد و نيت نوع دوستي خود آگاه كرده و خود را براي محبوبيت آماده مي كنيم .
در محیط مدرسه انواع دانش اموز وجود دارد ادم عصبانی منطقی با ادب و بی ادب با سن های مختلف پایه های مختلف وویژگی های مختلف ما هم هر کدام یک نظر و ایده خاصی داریم که شاید این نظر ما با نظر بقیه فرق داشته باشد
پس نباید هر چی و کلامی رو درهر جایی به زبان بیاوریم و نظر های خودمان رو برای خودمون نگه داریم در مورد احترام به دیگران هم میشه این گونه گفت ما هر جور به دیگران احترام بزاریم اون ها هم همان گونه به ما احترام می گذارن
مثلا ما اگر به کسی بی ادبی کنیم و آن را اذیت کنیم ان فرد هم در زمانی و در جای دیگر به ما بی احترامی میکند و اگر ما با همان شخص با ادب و احترام صحبت کنیم
آن شخص هم با ما همان گونه صحبت می کند گاهی اوقات ممکن است بعضی از افراد که دارای مشکل درسی یا خانوادگی یا شخصی یا هر گونه عملی که باعث عصبانیت شود
قدرت ادب ، نزاکت و احترام به دیگران رعـایـت ادب و مـــراعات حقوق دیگران از جمله مواردی هستند که به راحتی می توانند قدرت فــردی شما را افزایش دهند. همه ما دوست داریم که دیگران ما را صمیمانه دوست بدارند، با ما درست رفتار کنند و بـرایـمـان ارزش و اهـمــــیت قائل شوند.
هر چقدر خودمان بیشتر با ملاحظه و متین باشیم دیگران نیز به همان روش با ما رفتار میکنند. به نظر من بهترین ت در احترام گذاشتن به دیگران خلاصه می شود و خودم به شخصه افتخار میکنم که برای این موضوع اهمیت بسیار زیادی قائل هستم.
این روزها رادیو و تلویزیون در جوامع غربی برای ادب و احترام ارزش زیادی قائل نمی شوند و آنرا از جمله موارد ایجاد عزت نفس نمی دانند.
در این کشورها بسیاری از فعالان صدا و سیما، مجریان، منتقدین، سخنگوهای رادیو، و نهایتاً کمدین ها صرفاً با خار کردن افراد دیگر و توهین و اهانت به آنها و تمسخر کردنشان باعث خنده دیگران شده و به این طریق به شهرت می رسند.
باید قبول کنیم که برخی از ورزشکاران نیز ادب خود را حفظ نمی کنند، حتی ادب در برخی از آگهی های بازرگانی نیز رعایت نمی شود و این امر یکی از مهمترین دلایلی است که من ترجیح می دهم تلویزیون تماشا نکنم.
نمی توان هیچ حسابی روی سلیقه افراد باز کرد؛ اما به هر حال در زندگی شخصی ادب، ملاحظه، و احترام همیشه بهترین انتخاب ها در زمان رفتار کردن با دیگران حساب می شوند. ادب و مراعات حقوق دیگران سبب می شود شما فرد قدرتمندی جلوه کنید.
ما دوست داریم که دیگران ما را صمیمانه دوست بدارند، با ما درست رفتار کنند و برایمان ارزش و اهمیت قائل شوند، اما در عین حال باید در نظر داشت که همه ما انسان هستیم و هیچ گاه نمی توانیم 100% کامل باشیم و این امکان وجود دارد که در برخوردهایمان با دیگران دچار خطا و یا اشتباه شویم. اما به هر حال هر چقدر به دیگران محبت کرده و با آنها مؤدبانه برخورد کنیم به همان میزان آنها به ما محبت کرده و ما را مورد احترام خود قرار می دهند.
به نظر می رسد
قوانین ادب و نزاکت، به دلیل خلق مدنیت ایجاد شده اند و ما به عنوان یک انسان، به شدت نیازمند مرز و محدوده هستیم. قوانینی که پیرامون رعایت ادب وضع می شوند ممکن است که برای ما تا حدودی محدودیت ایجاد نمایند
در پاسخ به قسمت اوّل سؤال، لازم است علاوه بر تعریف اخلاق، برخی دیگر از مفاهیم و اصطلاحات نیز مانند «علم اخلاق»، «هدف علم اخلاق» و «تربیت اخلاقی» توضیح داده شود.
1- تعریف اخلاق: کلمه «اخلاق» جمع خُلق و به معنای نیرو و سرنوشت باطنی انسان است که تنها با دیده بصیرت و غیر ظاهر قابل درک است. در مقابل، خَلق به شکل و صورت محسوس و قابل درک با چشم ظاهر گفته میشود.(۱) اصطلاح «اخلاق» در متون اخلاقی و استعمالات عرفی به سه معنا به کار میرود:
1. غرایز و ملکات و صفات روحی و باطنی که در انسان است اخلاق نامیده میشود.
2. اعمال و رفتاری که از این خلقیّات ناشی گردد نیز اخلاق و یا رفتار اخلاقی گفته میشود.
3. در برخی موارد «اخلاق به رفتار پسندیده یا حالت نفسانی خوب اطلاق میشودکه بنا بر این استعمال معنای محدودتری به خود میگیرد.
امّا با مراجعه به اصلیترین منابع کلاسیک و متعارف علم اخلاق در حوزه علوم اسلامی و دقت در موارد کاربرد آن در قرآن و احادیث،
علم اخلاق را میتوان به شرح زیر تعریف کرد:
2- تعریف علم اخلاق: علم اخلاق، علمی است که صفات نفسانی خوب و بد و اعمال و رفتار اختیاری متناسب با آنها را معرفی میکند و شیوه تحصیل صفات نفسانی خوب و انجام اعمال پسندیده و دوری از صفات نفسانی بد و اعمال ناپسند را نشان میدهد».(۲) بر اساس این تعریف، علم اخلاق علاوه بر گفتگو از صفات نفسانی خوب و بد، از اعمال و رفتار متناسب با آنها نیز بحث میکند، و همچنان راهکارهای رسیدن به فضیلتها و دوری از رذیلتها را نیز مورد بررسی قرار میدهد. علم اخلاق از ارزشمندترین و ضروریترین علومی است که انسان به آنها نیازمند است.
3- هدف علم اخلاق: هدف نهایی علم اخلاق این است که انسان را به کمال و سعادت حقیقی خود، یعنی قرب الهی که همانا هدف اصلی خلقت جهان و انسان است برساند.(۳)
تعریف شما از دوست چیست؟ واژهی دوست برای هر کس معنای بهخصوصی دارد. دوست خوب بودن همیشه آسان نیست، ولی صرف زمان برای پرورش یک دوستی بادوام قطعا باارزش است. سالها میگذرد، عدهای در کنارتان میمانند، اما همه باقی نخواهند ماند و شما میفهمید که یک دوستی پایدار چقدر باارزش است. البته برای داشتن یک دوست خوب، خودتان هم باید دوست خوبی باشید؛ پس برای عمیقتر کردن روابط دوستی و پیدا کردن دوستان همیشگی، راهکارهای زیر را دنبال کنید و ببینید که چگونه یک دوست خوب باشیم.
گام اول:معتمد باشید
۱. به قولهایتان عمل کنید هیچگاه قولی ندهید که نمیتوانید به آن عمل کنید یا حداقل عادت نکنید که همیشه قول بدهید. اگر میگویید که با دوستی زمانتان را سپری خواهید کرد و کاری مشروع برایتان پیش میآید، موقعیت را توضیح دهید و اعتماد کنید که این دوستی به قدری قوی است که جوابهای منفی هم به اندازهی جواب مثبت ارزشمند و قابل درک هستند.
اگر نمیتوانید به سر قرارتان بروید، به دوستتان هدیهای بدهید و از وی عذرخواهی کنید. هیچ کس بیعیب و نقص نیست و ایرادی ندارد که به طور اتفاقی به یک قولتان عمل نکنید، اما هرگز این کار را به عادت تبدیل نکنید.
اگر بدقولی چندین بار و به طور مداوم اتفاق بیفتد، دیگر معتمد به نظر نمیرسید چون نمیتوانید به تعهدتان به دیگران و کسی مثل دوستتان پایبند باشید.
زمانی که قولی جدی میدهید، به چشمان دوستتان نگاه کنید و به آرامی صحبت کنید تا نشان دهید که این قول واقعا برایتان ارزشمند است؛ نه اینکه فقط آن را به زبان بیاورید چون فکر میکنید که باید این کار را انجام دهید.
چنین قولی را نشکنید، چون باعث ناراحتی دوستتان میشود و حتی شاید دوستیتان را از بین ببرد.
۲. قابل اتکا باشید از مهمترین ویژگیهای یک دوست خوب،
قابل اتکا بودن است. دوست شما مخصوصا در شرایط سخت به حمایتتان نیاز دارد.
هیچکس حمایت غیر واقعی را دوست ندارد و آن را برای دوست نزدیکش نمیخواهد. تکیه به کسی که رفتاری متغیر دارد بسیار سخت است. همهی ما افرادی را میشناسیم که نیت خوبی دارند و با بیخیالی میگویند «باشه، من …» اما هرگز پیگیری نمیکنند.
همه ی ما افرادی رو کنار خودمون داریم که نمیشه خیلی خوب باهاشون ارتباط برقرار کرد و اصولا به آن ها افراد غیرقابل تحمل گفته می شود. ممکنه دوستمون باشه، یا همکارمون، همسرمون یا یکی از والدینمون. شخصیت های خاص و سرسختی وجود دارند که خیلی باید تلاش کنیم ارتباط خوبی رو باهاشون برقرار کنیم و به جای اینکه سرخورده بشیم از ارتباطمون احساس رضایت کنیم.
پنجنوع شخصیت غیرقابل تحمل وجود داره که عمدتا نمیشه باهاشون کنار اومد ولی جودیت اورلوف، نویسنده و روانشناس راه هایی رو برای کنار اومدن با این افراد پیشنهاد داده بدون اینکه ارتباطمون به داد زدن، جر و بحث، دعوا و مرافعه یا در بهترین شرایط به اختلاف نظر ختم بشه.
نوع اول افراد غیرقابل تحمل :
آدمای عصبی آدمای عصبی هرموقع به مشکلی برمی خورند یا چیزی ناراحتشون می کنه سریعا تمام احساساتشون رو به شکل عصبانیت بروز می دند. این افراد احساس می کنند تمام چیزای اطرافشون تهدید کننده هستند به همین خاطر همیشه در حالت تدافعی اند و آماده اند تا دعوا راه بندازند. اگه باهاتون اختلاف نظر داشته باشند بهتون حمله می کنند، ازتون شدیدا انتقاد می کنند، بهتون اتهام می زنند یا تحقیرتون می کنند. همیشه این انتقاد و تحقیر با جیغ و داد همراه نیست. خیلی از افراد عصبی روش سکوت رو برای حمله شون انتخاب می کنند.
چه طور باید با افراد عصبی رفتار کرد؟
این شرایط تحت کنترل شماست. هرچه همسرتون یا همکارتون عصبانی تر می شه شما باید آروم تر باشید. قبل از اینکه جواب حملاتش رو بدید نفس عمیق بکشید و تا ده بشمارید. اگه نمی تونید عصبانیتتون رو کنترل کنید اونقدر گفتگو رو تغییر بدید تا بتونید. لازم نیست هر حرفی رو که می زنند جواب بدید به حرفی که می خواید بزنید خوب فکر کنید تا حالت تدافعی یا تهاجمی نداشته باشه. وقتی کمی آروم تر شد بهش چیزی مثل این جمله بگید: “می دونم چرا این احساس رو داری. هر دوی ما به یه سری چیزای مشترک توجه می کنیم فقط من از یه دید دیگه بهش نگاه می کنم. فقط به حرفام گوش بده.” سعی کنید ببخشید و بخشنده باشید برای این منظور می توانید مقاله ی چگونه ببخشیم و چگونه دریافت کنیم را مطالعه نمایید.
نوع دوم افراد غیرقابل تحمل :
پرخاشگر خونسرد این نوع افراد خشم خودشون رو با خونسردی نشون می دند. ممکنه درست به اندازه ی افراد عصبی عصبانی بشند اما عصبانیتشون رو پشت معذرت خواهی پنهان می کنند. مثلا همکارتون می گه ایده ی شمارو خیلی دوست داره، اما بعدش دیگه باهاتون همکاری نمی کنه. یا همسرتون باهاتون شوخی های بدی می کنه بعدش قسم می خوره که داشته شوخی می کرده. اینجور آدما خیلی خونسرد و دوستانه برخورد می کنند، خشمشون رو پنهان می کنند، اما بعد به صورت غیرمستقیم اون چیزی که می خواند رو بهتون می گند.
در پاسخ به قسمت اوّل سؤال، لازم است علاوه بر تعریف اخلاق، برخی دیگر از مفاهیم و اصطلاحات نیز مانند «علم اخلاق»، «هدف علم اخلاق» و «تربیت اخلاقی» توضیح داده شود.
1- تعریف اخلاق:
کلمه «اخلاق» جمع خُلق و به معنای نیرو و سرنوشت باطنی انسان است که تنها با دیده بصیرت و غیر ظاهر قابل درک است. در مقابل، خَلق به شکل و صورت محسوس و قابل درک با چشم ظاهر گفته میشود.(۱) اصطلاح «اخلاق» در متون اخلاقی و استعمالات عرفی به سه معنا به کار میرود:
1. غرایز و ملکات و صفات روحی و باطنی که در انسان است اخلاق نامیده میشود.
2. اعمال و رفتاری که از این خلقیّات ناشی گردد نیز اخلاق و یا رفتار اخلاقی گفته میشود.
3. در برخی موارد «اخلاق به رفتار پسندیده یا حالت نفسانی خوب اطلاق میشودکه بنا بر این استعمال معنای محدودتری به خود میگیرد.
امّا با مراجعه به اصلیترین منابع کلاسیک و متعارف علم اخلاق در حوزه علوم اسلامی و دقت در موارد کاربرد آن در قرآن و احادیث،
علم اخلاق را میتوان به شرح زیر تعریف کرد:
2- تعریف علم اخلاق:
علم اخلاق، علمی است که صفات نفسانی خوب و بد و اعمال و رفتار اختیاری متناسب با آنها را معرفی میکند و شیوه تحصیل صفات نفسانی خوب و انجام اعمال پسندیده و دوری از صفات نفسانی بد و اعمال ناپسند را نشان میدهد».(۲) بر اساس این تعریف، علم اخلاق علاوه بر گفتگو از صفات نفسانی خوب و بد، از اعمال و رفتار متناسب با آنها نیز بحث میکند، و همچنان راهکارهای رسیدن به فضیلتها و دوری از رذیلتها را نیز مورد بررسی قرار میدهد. علم اخلاق از ارزشمندترین و ضروریترین علومی است که انسان به آنها نیازمند است.
تعریف شما از دوست چیست؟
واژهی دوست برای هر کس معنای بهخصوصی دارد. دوست خوب بودن همیشه آسان نیست، ولی صرف زمان برای پرورش یک دوستی بادوام قطعا باارزش است. سالها میگذرد، عدهای در کنارتان میمانند، اما همه باقی نخواهند ماند و شما میفهمید که یک دوستی پایدار چقدر باارزش است. البته برای داشتن یک دوست خوب، خودتان هم باید دوست خوبی باشید؛ پس برای عمیقتر کردن روابط دوستی و پیدا کردن دوستان همیشگی، راهکارهای زیر را دنبال کنید و ببینید که چگونه یک دوست خوب باشیم.
گام اول:معتمد باشید
۱. به قولهایتان عمل کنید
هیچگاه قولی ندهید که نمیتوانید به آن عمل کنید یا حداقل عادت نکنید که همیشه قول بدهید. اگر میگویید که با دوستی زمانتان را سپری خواهید کرد و کاری مشروع برایتان پیش میآید، موقعیت را توضیح دهید و اعتماد کنید که این دوستی به قدری قوی است که جوابهای منفی هم به اندازهی جواب مثبت ارزشمند و قابل درک هستند.
اگر نمیتوانید به سر قرارتان بروید، به دوستتان هدیهای بدهید و از وی عذرخواهی کنید. هیچ کس بیعیب و نقص نیست و ایرادی ندارد که به طور اتفاقی به یک قولتان عمل نکنید، اما هرگز این کار را به عادت تبدیل نکنید.
اگر بدقولی چندین بار و به طور مداوم اتفاق بیفتد، دیگر معتمد به نظر نمیرسید چون نمیتوانید به تعهدتان به دیگران و کسی مثل دوستتان پایبند باشید.
زمانی که قولی جدی میدهید، به چشمان دوستتان نگاه کنید و به آرامی صحبت کنید تا نشان دهید که این قول واقعا برایتان ارزشمند است؛ نه اینکه فقط آن را به زبان بیاورید چون فکر میکنید که باید این کار را انجام دهید.
چنین قولی را نشکنید، چون باعث ناراحتی دوستتان میشود و حتی شاید دوستیتان را از بین ببرد.
۲. قابل اتکا باشید از مهمترین ویژگیهای یک دوست خوب،
قابل اتکا بودن است. دوست شما مخصوصا در شرایط سخت به حمایتتان نیاز دارد.
هیچکس حمایت غیر واقعی را دوست ندارد و آن را برای دوست نزدیکش نمیخواهد. تکیه به کسی که رفتاری متغیر دارد بسیار سخت است. همهی ما افرادی را میشناسیم که نیت خوبی دارند و با بیخیالی میگویند «باشه، من …» اما هرگز پیگیری نمیکنند.
همه ی مردم همواره در عقاید، دیدگاه ها و نظرات خود با دیگران متفاوت هستند و هیچ کس مثل دیگری نیست.
امّا این دلیل نمی شود قادر به تعامل و ارتباط با دیگران نباشیم.
در اینجا به شرح نکاتی می پردازیم تا با رعایت آنها بتوانیم براحتی به عقاید دیگران احترام بگذاریم و خود را با آنها وفق دهیم.
احترام به دیگران
گام اوّل:
هرچه قدر هم که به صحّت گفته خود اطمینان دارید، قبل از اینکه حرفی بزنید، خوب فکر کنید.
اگر احساس می کنید هیچ نقطه مشترکی از نظر فکری با نفر مقابل خود ندارید، بازهم در نهایت ادب و متانت تعامل کنید.
گام دوّم:
سعی کنید با وی همفکری کنید یا حدّاقل به نوعی وانمود کنید که او را درک می کنید. خود را جای دیگری بگذارید.
با خود بگویید: "اگر من افکار او را داشتم، زندگی و دنیای من چه فرقی داشت و چطور بود؟"،
با ادای این جمله در ذهن خود، می توانید افکار، احساسات و اعمال وی را بهتر درک کنید.
گام سوّم:
از انتقاد و سرزنش در مورد باورهای قلبی و عقاید دیگران خودداری کنید. این کار نه تنها باعث از دست دادن دوستان شما می شود بلکه منجر به خصومت نیز خواهد شد.
گام چهارم:
عقاید خود را به دیگران تحمیل نکنید، اگر در مورد باورهای خود، قصد متقاعد کردن فردی را دارید، می توانید با روشی مسالمت آمیز شروع کنید. انتظار پیروی او از خودتان را نداشته باشید، او هم به عنوان یک انسان متفاوت از شما، حق انتخاب دارد. شاید به مرور زمان، با شما هم عقیده شود.
گام پنجم :
هر انسانی، تحت یک فرهنگ خاصّ و ویژگیهای ذاتی متفاوت رشد کرده است. بنابراین منطقی نیست که در همان ابتدا و براحتی، دیگر فرهنگ ها، عقاید مذهبی، باورها، ارزشها، سنت ها، قوانین، منش زندگی و.را قبول کند
یا حدّاقل واکنشی نشان ندهد و نمی تواند این تفاوتها را در ذهن خود درک کند،
در مقابل او نیز، نیاز به این دارد که دیگران نیز عقاید و باورهای وی را لااقل بشنوند و بدانند.در سایه ی احترام، هر دو طرف می توانند هوّیت های خود را نمایان کنند.
اگرچه وقتی اتفاق ناگواری برای ما میافتد، مثبت نگاه کردن به آن تا حدی غیر ممکن به نظر میرسد
اما حداقل میتوان اجازه نداد اتفاقات منفی تمام نگاه شما را به زندگی در برگیرد.
یک مشاور و روانشناس با اشاره به داشتن افکار مثبت اظهار کرد:
در صورتی که به طور ذاتی فرد منفیبافی هستید،به مدت بیشتری برای تغییر این دیدگاه نیاز دارید.
نخستین قدم برای این دیدگاه
این است که افکار منفی خود را بشناسید. مریم ملک صالحی تصریح کرد: بعد از شناسایی اندیشههای منفی خود،
سپس یک قدم به عقب برداشته و از خود این سؤالات را بپرسید:
- آیا شرایط به همان اندازه بد است که من فکر میکنم؟
- آیا میتوان به شیوه دیگری به قضایا نگاه کرد؟
-از اتفاقهای پیش آمده چه تجربهای کسب کردهام که در آینده آن را به کار ببرم؟
وی اذعان داشت: بعد از مطرح کردن این سؤالها از خود، شروع به تکرار جملههای تأکیدی مثبت کرده و این عبارتها را آگاهانه برای خود خلق کنید و از به کار بردن جملههای منفی به طوری جدی پرهیز کنید.
این روانشناس تأکید کرد:
این نگرش که مثبت اندیشیدن را باید به روزی موکول کرد که مشغله و استرس کمتری داشته باشیم، به طور کامل اشتباه است زیرا ممکن است آن روز فرا نرسد.
پس به طور مستمر مثبت اندیشی داشته باشید که شاید در پس هر اتفاق بدی یک خوبی نهفته باشد.
به جای اینکه برای گذشته حسرت بخورید و مدام نگران آینده باشید بهتر است به لحظههای مثبت حال تمرکز کرده و به دنبال موقعیتهایی باشید که شادیهای کوچک در طور روز برای شما فراهم کند.
برای دریافت هر رفتاری که انتظارش را از دیگران داریم باید خود نیز به همان گونه عمل کنیم.
به عنوان مثال
اگر دوست داریم دیگران مثل یک فرد مهم و ارزشمند با ما رفتار کنند خود نیز باید احساس مهم بودن به آن ها بدهیم.
در مورد دریافت احترام نیز عبارت احترام متقابل که موضوع این مقاله است به خوبی بیانگر همین مسئله است.
احترام متقابل یعنی برای دریافت احترام دیگران خودمان نیز باید به آن ها احترام بگذاریم. اگر ما به گونه ای رفتار کنیم که افراد احساس مهم بودن کنند،
آن ها نیز متقابلا به گونه ای عمل خواهند کرد که ما هم احساس ارزشمندی کنیم.
قاتل احترام متقابل
اگر طوری رفتار کنیم که حس خودبرتربینی را به دیگران القاء کنیم، افراد احساس بی احترامی و نادیده گرفته شدن خواهند کرد. در چنین شرایطی آن ها نه تنها احترامی برای ما قائل نخواهند بود بلکه حتی ممکن است اقدام به تخریب شخصیتمان کنند.
استفاده از قانون طبیعی برگشت مساوی آنچه از آن صحبت کردیم، یعنی احترام به دیگران به منظور دریافت احترام متقابل آن ها درواقع استفاده از قانون طبیعی برگشت مساویست. بر اساس این قانون که در مقاله قبل هم اشاره ای به آن کردیم: “کائنات در ازای بخشش، چیزی بیشتر از آن را به فرد بخشنده باز می گرداند” اگر کسی از چیزی که به او می بخشیم خوشحال و راضی باشد سعی خواهد کرد کار ما را جبران کند.
مثلا اگر کسی به مناسبت عید نوروز پیام تبریکی از فرد دیگر دریافت کند، احساس می کند در عوض باید سریعا پاسخی متناسب یا حتی بهتر و پر احساس تر از آن را به فرد مقابل بدهد.
حتی اگر از قبل هیچ برنامه ای برای تبریک گفتن به او نداشته باشد.
بنابراین هر موقع لطفی در حق کسی بکنیم آن فرد به دنبال موقعیتی برای جبران آن به بهترین شکل ممکن خواهد بود.
در مورد احترام متقابل هم به همین ترتیب است.
وقتی ما با تعریف کردن از فردی به او احترام می گذاریم او نه تنها به ما علاقه مند می شود بلکه خود نیز به همان صورت رفتار کرده و به ما احترام می گذارد.
درباره این سایت